مورخهء 15 آبان 91. «گیلدربرگ» نیویورک.
اداره پلیس نیوبورک درصدد یافتن خانمی بی نام و نشان است که کارت تبریکی را به مآموری حین انچام وظیفه داده و در جوف
پاکت مبلغ 1000 دلار وجه نقد گذاشته است. تحت قوانین ایالت نیویورک افراد پلیس
ایالت حق دریافت هیچ نوع هدیه ای را از جانب مردم ندارند. بهمین سبب سازمان پلیس
می کوشد تا بکمک مردم این خانم را پیداکند. سازمان میگوید میخواهد پس از یافتن این
خانم از وی سؤال کند که با توجه به ممنوعیت دریافت هرگونه هدیه و پول لازمست که
صاحب مال اجازه دهد تا وجه مذکور رسمآ بمصرف غیر شخصی دیگری برسد یا خیر. مأمور به
رؤسای خود گفته که خانم مد نظر حین دادن کارت تبریک کریسمس به مأمور گفته است که پس
از مدتها نظارت دورادور اینک زمان را برای قدر دانی از حسن انجام وظیفهء مأمور
مناسب تشخیص داده است. مأمور میگوید هنگام دریافت کارت نمی دانسته است که درجوف
پاکت پول بوده است، ولی بمحض فارغ شدن از انجام وظیفهء روزانه، در پاکت را باز
کرده و متوجه وجود وجه نقد شده، پس مراتب را بلافاصله گزارش کرده است. توضیحات: بدان
و آگاه باش که <«هبه» مالی را گویند که یکی بنام «واهب» به دیگری
بنام «متهب» میدهد و مال مذکوره را «موهوبه» می
نامند. مثلآ انسان یک فقره چک میلیون دلاری را به کسی بعنوان «هبه» میدهد و
پس از دست بوسی و عقب عقب رفتن از اتاق خارج شود. حال منشی گوید <اگه کاری
باری دارید، تقاضا بدهید تا بکارتان رسیدگی بشود.> و اما
رشوه مالی است که یکی به دیگری که معمولآ مأمور حکومتی است میدهد تا حقی را ناحق
کند یا در مواردی حقش ضایع نشود. درحالت اخیر پرداخت رشوه مجاز ومباح می باشد. حال
تشخیص و تمیز حالت دوم رشوه با «هبه» برای عده
ای عمدآمشکل است. بهر طریق، در هر دو حالت هیچ معصیتی صورت نگرفته و بقول حافظ « حلال تر ز شیر مادر است».
No comments:
Post a Comment