كل حسن در بازگشت از كانادا
سري هم به «هايدپارك» لندن زد. اين شما و اين هم كلمات قصارشان: <اگه شاخ مثل آنتن تلسكوپي در اومدني باشد، شاخ مه تا حالا بايد رسيده باشد
به عرش. مه يه چيزي موگم و تو يه چيزي مي شنفي.
باورد (باورت) نيمي شه. كفتراشونم مثل كفتر آدميزاد نيسن. مياند جلدي مي شينند تو
بغل آدم. گربهاشون اصلا و ابدا از آدم نيمي ترسن. هي خداشونا مي مالن به پاي
آدم. توي پارك دستو بيگير بالا. آ، بيبين
چي ميشد. هزار تا گنجيشك مي شيند روي دسد.
آ، دادا، اين چه حكمتي است. آ، چرا گرباي ما اينقدر ترسوند. آدم كه مي بينيند، ور
مي مالن (فرار ميكنن). مه كه مي گم اين انگليسا بي غيرتند. هيبت ندارن. زناشون عازات (محكم) ميزنن تو سر شوراشون
(شوهرهايشان)>
No comments:
Post a Comment