Friday, June 6, 2014

اسلندرمن





اگر کلمهء «اسلندرمن» بمعنی «باریک اندام» را بلاتین به گوگل بدهید، عدد نتیجه بالغ بر پنجاه و سه میلیون خواهد بود. بگفته ویکی پیدیا «اسلندرمن» موحودی خیالی است که اولین بار در سال 2009  در سایتی توسط شخصی بنام «ویکتور سرج»پدید آمد. این موجود خیالی در دنیای اینترنت «میم» نام دارد. «میم» در اینترنت عبارتست از ایده یا سبک یا عملی که در فضای اینترنت، پس از ارائه، طی شرایطی کثرتی عظیم بدست می آورد.  سایت اولیه این «میم» جنبه فکاهی داشت و در «فورم» سایت مورد بازی قرار گرفت. درست همانند کلاف کاموا. هرکس ار راه رسید سر نخ را گرفت و تا آنجا که میتوانست کشید و بعد رها کرد. دیگری آمد و همان نخ را برداشت و کشید و دیگری و دیگری. «اسلندرمن» در این حکایت ها بصورت داستانی مطرح شد که طی آن موحودی خیالی راه را بر شکار خود می بست یا او را باسارت میگرقت یا زهره ترک میکرد. موفقیت «اسلندرمن» خیالی ظاهرآ ناشی از سردرگمی و «هردم بیلی» اینترنت است. با اینکه استفاده کننده ها خوب میدانستند و میدانند که «اسلندرمن» خیالی است اما خاصیت اینترنت که همانا هرج و مرج می باشد چنین است که اختیار ار کف بیرون میشود و عجیب اینکه که شخص آنرا واقعی می پندارد. قبل ار اینترنت، در مشرق زمین، یکی موجود خیالی زندگی میکرده باسم «مرد آرما» مخفف مرد آزماینده. مرد آزما بقول بعضی ها نوعی جن بوده که توی بیابان و جاهای خلوت بی خبر جلوی آدما ظاهر می شده. «مرد آرما»  می توانست خود را بهر شکلی در آورد. بعضی ها بعد ار روبرو شدن با «مرد آرما» آنقدر می ترسیدند که تمام موهای سرشان اگر سیاه بود یکدست مثل برف سفید می شد. در اخبار مورخه 13 خرداد 93 ،«ای بی سی» میخوانیم که:. جند دختر ده دوازده ساله در بیشه ای تصمیم گرفتند تا یکی از همبازی های خود را بضرب چاقو بکشند تا دل «اسلندرمن» را بدست آورند و ظاهر شود. اینک در اینترنت در کنار پدیدهء «اسلندرمن»، برخی سؤال زیر را مطرح کرده اند: شاید ادیان هم چنین بوحود آمده است. یکی آمده است و برای سرگرمی حکایتی را ذکر کرده است و این حکایت بر اساس «کلاغ چل کلاغ» دهان بدهان گشته و آن جیزی شده که برای عدهء زیادی حقیقی و واقعی شده است. «لوسیوس آنائیس سنکا» فیلسوف و نمایشنامه نویس و مشاور «نرو» قیصر روم متوفی در سنهء 65 میلادی گفته است: <عوام الناس دین را واقعی و دانایان آنرا کذب محض و حکومتی ها آنرا ابزاری بسیار مفید می دانند.> در دیوان حافظ آمده است: جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه. چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند. یا خیام گوید: رو باده خور و حقیت از من بشنو. باد است هر آنچه گفنه اند ای ساقی. قومی متفکرند در مذهب و دین. جمعی متحیرند در شک و بقین. ناگاه برآورد منادی ز کمین. کای بی خبران راه نه آنست و نه این.  زنهار بکس مگو تو این راز نهفت. هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت. بهر حال عده ای میگویند دو هزار سال دیگر «اسلندمن» خیالی فعلی تبدیل به چه خواهد شد؟

No comments:

Post a Comment