Saturday, May 31, 2014

از ماست که بر ماست





مورخه ششم اردیبهشت 93. امریکا. مینه سوتا. دوربینی با انرژی خورشیدی آشیانهء عقابانی را نظاره میکند. تصاویر نشان میدهد که عقابی اردکی را برای جوجهء خود آورده است و در شکم اردک تخمی وجود دارد که سالم باقی مانده. عقاب بحکم غریزی تخم را زیر شکم خود می گذارد و روی آن می خوابد. بینندگان در مورد عاقبت جوجه اردک نظرهای متفاوتی بیان کرده اند ولی بهر حال آنچه عیان خواهد شد چه حاجت به پیش گویی دارد. در ادبیات یونان باستان داستان نویسی می ریسته است بنام «ایسوپ».  او شاید 2500 سال پیش زندگی میکرده. حکایت های او بصور مختلف جمع آوری شده و در کتابخانه های یونان و انگلستان و عیره موجود است. گرچه اثبات وجود «ایسوپ» کار ساده ای نیست اما آنچه مسلم است بزرگانی جون ارسطو و هرودوت و پلوتارک از او نام برده اند و داستان هایی از او ذکر کرده اند. یکی از این داستان ها «عقاب و پیکان» نام دارد بدین شرح: کمانگری عقابی را با تیر بزد. عقاب چون خوب به تیر نگریست دید که جوبی است مجهز به پر عقاب. در اینجا بود که عقاب گفت: از ماست که بر ماست. ناصر بن خسرو قباديانى بلخى  که 1000 سال پیش می زیسته است و نه 2500 سال پیش و از او بنام« سیدالحکما»  ذکر میشود شعر معروف عقاب را سروده< روزی ز سر سنگ عقابی بهوا خاست. واندر طلب طعمه پر و بال بياراست... بسيار منی کـرد و ز تقدير نترسيد... چون نیک نگه‌کرد و پر خويش بر او ديد. گفتا ز که ناليم که از ماست که بر ماست>. قدیم ذکر منابع براحتی مقدور نبود چون کتاب ها فاقد فهرست مندرجات و اندیکس بودند و شاعر بناجار می گفت: <ندانم کجا خوانده ام در کتاب>. «ایسوپ» در یونان می ریست و قبادیانی در عحمستان. شاید ناصر خسرو بهند نزدیکتر بوده تا یونان. قطعآ این داستان در هندوستان هم موجود بوده، اما داستان دیگری هم هست که خیلی ها در کتب دبستانی آنرا خوانده اند بنام قصة السلحفاة و البطتين. داستان لاک پشت و دو مرغابی. همین داستان هم در قصه های «ایسوپ» موجود است. مسقط الرآس این داستان کجا بوده؟ این داستان بهمراه کلیه و دمنه در زمان انوشیروان، 1500 سال پیش، از هندی یا سانسکریت به پارسی ترجمه شده است که بدست اعراب مهاجم سوزانده شده اما نسخه عربی آن و بعد ترجمه نیمه فارسی آن موجود است.

 
.

Friday, May 9, 2014

راحت تره فکرشا نکنی




مورخهء 13 اردیبهشت 93. ایرلند شمالی. مردی 29 ساله بخاطر ادرار کردن در خیابان دستگیر شد. حین بازداشت مقاومت کرد و تفی خون آلود بروی مأموران انداخت. وقتی پوزبند (ماسک) روی صورتش نصب شد، پوزبند را جوید و قورت داد. در زندان هم مدفوع خود را بدر و دیوار مالید و از شستن تن و دست خود امتناع ورزید و خواست بهمان صورت جلوی قاضی حاضر شود، اما در آخرین دقایق خود را شست و لباس بتن کرد. سر انجام قاضی مربوطه او را به 28 زوز حبس تنبیه کرد. اینک مردک علامت صلیب بر سینه کشید و رو به عرش اعلی کرد و گفت: بار الها، دستت واقعن درد نوکنه. برییه 28 روز خیالمانا راحت کردی. شام، ناهار، صبانه با جای خواب. مجانی. جیمس واتسون، 85 ساله، نیمه ایرلندی، برنده جایزه نوبل بخاطر کشف «دی ان ای» گفته است: اشکال ایرلند ی ها، بر خلاف تصور عامه، مصرف بیش از حد مشروبات الکلی نیست بلکه عفلشان پارسنگ ورمیداره. تمام سلول های پر ارزش مغزشان را با آت آشغال پر کرده اند. اینها نمی توانند درست فکر کنن. جیمس جویس، شاعر و داستان سرای شهیر ایرلندی، مرگ 1941، هم معتقد بود که تعلیمات گمراه کنندهء کاتولیکی که برمبنای تورات است مردم ایرلند را  به جهل و نادانی کشانده و ابن بد بختی ها را ببار آورده. خواجه نظام الملک یکی از ده ها وزیر معروف سلاطین عرب و مغول و ترک و تاتار بوده. در واقع این اقوام خونریر هیچوقت مشاغل پر زحمت که خر حمالی است را قبول نمیکردند و هنوز هم نمی کنند. او در کتاب سیاستنامه که اصلن معنی «پولی تیکس» را نمیدهد و اخنصاص داشته به دستور العمل قتل و شکنجه مردم بی دفاغ و از همه جا بی خبر عحمستان که دستی دستی افتادند توی چاه ویلی که نه راه پیش دارند و نه راه پس. در مورد انتخاب قاضی می فرماید: آنکس قاضی شود < که عالم و زاهد و کوتاه دست تر باشد>. بزبون خودمون: تو کار دزدی گاب پیشونی سفید  نباشه. جایی دیه میگه در عین حال قاضی خوب اونیه که هر چی میتنه زمین و باغ های مردمو مصادره کنه و به سلطان بده. در فصل سی و نهم می فرماید:<مأمون خلیفه و امیر المؤمنین (هفتمین خلیفهء عباسی) روزی با ندیمان می گفت <من دو امیر حرس (میر غضب) دارم و کار هردو از بامداد تا شب گردن زدن است و دست و پا بریدن و چوب زدن و بزندان کردن.> بگذریم، معاویه که سلسلهء اموی را ایجاد کرد، نوهء امیه و برادر زادهء هاشم، سلسلهء بنی هاشم، بود. اموی ها یعنی معاویه و یزید و اله و بله از  660 تا 750 میلادی بمدت 90 سال بر بلاد عرب و عجم حکومت کردند و هی از عجمای کافر مسلمان شده کشتند و کشتند. آن وخت هم وزیرهاشون عجم دم لیس بود. بعدش عجم ها خیلی زرنگی کردن و  رفتند سراغ بنی عباس که از نواده های بنی هاشم بود. یعنی بنی امیه رفت کنار و تحویل داد به عموزاده های خودش. عجم ها شادی ها کردند! اینها هم، بمنه و کرمه، از 750تا  1258 میلادی بمدت 500 سال ناقابل بر سرزمین های وسیع عرب و عجم حکومت کردند و هی از برده های خود یعنی عحم های کافر مسلمان شده کشتند و کشتند که نگو تا اینکه ورق برگشت و اینبار نوهء چنگیز خان مغول بنام هلاکو خان غیر مسلمان اومد و آخرین نواده بنی هاشم یعنی المستعصم بالله را در کاخ مداین که دربار امیرالمؤمنین ها شده بود نمدمالی کرد و جانش را نرم نرم گرفت که عرش اعلی تالاپی پایین نیفته. از 635 میلادی تا حالا که 2014 باشه زن ها  و دختر های سفید و حوری وش عجمسان را عرب ها و مغول ها و تاتار ها خیلی دوست داشته اند. درست مثل همین مسلمان های جهاد کننده بنام «بوکو حرام» که 200 دختر مدرسه را بزور برده اند تا بجای درس خواندن آداب زیر پای مرد خوابیدن را یادشان بدهند. آن زنهای های عجم که از عرب های بادیه نشین جزیرة العرب بزور حامله شده بودند هی زاییدن و هی زاییدن و  لشکری عربزاده و ضد عجم بوجود آوردند. اینا همه شجره نامه مستحکم دارند و نشون میده که سال 635 بابای عربش کی بوده! بعد هم، بالامجان، نوبت رسید به پسر آشیخ حیدر و حکومت صفوی که ترک بودن. بهر حال، علما از چار گوشهء ربع مسکون گله گله اومدن اصفهان نصم جهان. این علما خیلی بیشتر از گالیله و نیوتون برای بشریت کشف وکشوف کردن که کتابهاشون توی خیابون سابق ناصر خسرو به وفور پیدا میشه. اما محمود افغان خیلی حسودیش شد و آمد اصفهان و سر سلطان حسین را که بامید ورود لشکر امدادی اجنه روز شماری میکرد پخ پخ برید. بعد نادر قلی افشار آمد. افغان ها را بیرون کرد ولی برای صواب آخرت پا جای پای سلطان محمود گذاشت و قتل عام  هندو های بی دفاع را براه انداخت. هی کشت و هی کشت. آخر سر سردارهای قشونش نادر را توی رختخواب کشتند. بعد نوبت رسید، بالام جان، به ترک های قاجار «چشم در آر و بر باد دهنده هفت شهر قفقاز». بعله، از زمان خلفای راشدین تا هذا یوم التحریر همه اش یا در  جزیرة العرب بکش بکش بوده یا در عجمستان. اول خود عربها علیه خلیقه اول قیام کردن و خیلی از طرقین کشته شدن که بجنگ «رده» معروفه اما توی اون یکسال خلیقه اول که عمرشا کرده بود فوت کرد ولی خلیقهء دوم و سوم و چهارم را کافر های تازه مسلمان کشتن! بعد لشکر کشی بنی امیه و بنی عباس به عحمستان منتقل شد و دست از عرب کشی برداشتند و عحم کشی توسط مغول و ترک و تاتار و اینا و مینا ادامه پیدا کرد. «یا ایها العجم» حالا فهمیدی چرا مثل ایرلند ها عاجز الفکری؟ بعله، تسبیح فکرت پاره شده. تا میای فکر کنی حالت بهم میخوره. دوست داری در گوشاتا بگیری. راحت تره فکرشا نوکنی.
                                                                                                    
                                                                                                    

Thursday, May 1, 2014

پیش از من و تو



خیلی صبر کردم ببینم بلکه یکی پیدا بشه و به این تبلیغاتچی های تلبزیون های محلهء عجم نشین لوس آنجلوس  بک تذکری بده و  حالی کنه که «حاج آقا،حاج خانم، محضن لله کمی شعاع این تلبزیون های خودتونا «کوتاه» کنین. درسته که از حراجی لباس امریکایی خریدین و پوشیدین و تسبح شامخصودی بدست گرفتین و  اخذ تصمیم در دنبای چند بعدی را راحت کردین و در عین حال وخت حرف زدن مرتب «اوم اوم و اوکی اوکی» می کنین، ولی  به کی به کی قسم برای اصالتن امریکایی شدن کمی سوات موات بغیر جدول ضرب هم لازمه. همون جور که عینک سوات نمیاره، مدرک جعلی «بی هیج دی» اونهم از نوع افتخاریش اصلن سوات نمیاره. شما و اهالی عجمسون هوچ فرقی باهم ندارین بحز یک مورد. شما تو لوس آنجلوس به تلبزیون عجمسون نگاه میکنید و اهالی عحمسون اگه بشه تعداد خیلی کمی شون یواشکی به تلبزیون شما نگاه میکنند. یعنی فقط به عکس ها. لنگ و پاچه ها  و اینا و مینا. خیلی از پدر و مادرها هم دیش چاهواره نصب نمی کنن چون میترسن دختر های ترشیده شون هوایی بشن و سر از شیخ نشین ها در بیارن. بهمین جهت،«پش نهاد» میکنم که بهتره حاج آقا ها و  حاجیه خانوم ها که مث آب خوردن سر از امریکا در آوردن، یه تک پا برن آموزشگاه زبان بغل «کله پزی رضا» نزدیکای نون بربری مش قربون  و کمی انگلیسی یاد بگیرن. خیلی بده که آدم امریکایی شده باشه و مرتب فک و فامیل را برای سرمایه گذاری به امریکا دعوت کنه، اما خودش هنوز دو کلمه انگلیسی دست و پا شکسته بلد نباشه. برای اثبات این مدعا الاحقر شما را به تلبزیون های خودتان حواله میده: مدتی است که وسیلهء خیلی خیلی لازمی در محلهء عجم ها تبلیغ مشه. حاج آقا ها و حاجیه خانما خوب میدونند که در بیابان علاوه بر کفش کهنه، برای طهارت سه عدد سنگ و یا کلوخ از واجبات است. البته، امریکا ئی ها بجای کلوخ از نوغی کاغذ سنباته بنام «پی پر تی شو » استفاده میکنن که خدا نصیب نکنه. عجمسونی که، بالام جان، از «بواسیر» مزمن  رنجوره، بعد از سی و پنج سال هجرت به امریکا نیاز شدیدی به همچه اختراع جدیدی داشته.  مقدمتن برای روشن شدن ذهن لازمه که  از «ویکی پیدیا» مطلبی را ذکر کند. می فرماید: «بیده» نوعی توالت فرنگی است. این کلمه در اصل فرانسوی است ولی بعاریه داخل زبان انگلیسی شده است. اولین بار یکی فرانسوی که لوازم خانگی درست میکرد این وسیله را ساخت. برخی میگویند نام مخترع آن «کریستف دو روزیه» بوده ولی این روایت مشکوک است. اولین بار اسم این وسیله در سال 1710 (توضیخ: 304  سال پیش و نه 34 سال)  در ایتالیا شنیده شده. بهر حال، نویسنده متن تبلیغ های تلبزیونی لوس آنجلوس «بیده» را از شدت سوات «بی دیت» تلفظ میکند. واضح است که گویندهء در اثر استمرار اقامت در امریکا کلمه تاریخ را که «دیت» باشد شنیده. بهمین جهت غلط مترجن با غلوط گوینده قاطی پاتی شده و همین در آمده که می شنوید. البته، بعلت عدم تماس با اهالی امریکا بعلت «ترحیم ها» و همچنین عدم حضور اهالی بریطانیای کبیر و فرانسهء مهمان نواز در لوس آنجلوس، نشنیده که اینان و تمام مردم جهان کلهم احمعین این وسیله را «بیده» تلفظ میکنن.  در تبلیغات منتشرهء دیگر گویندهء بی نوای عجم زبان املای صجیح لغت «اورنج کانتی» را به لاتین نمی دانست ولی اینفدر خارج از عجمسان جرأت و جسارت پیدا کرده که بدون بررسی آنرا با املای غلط مدتها به لاتین روی تلبزیون گذاشت. در یکی آگهی که مربوط به استخدام پرستار بود نویسنده تبلیغ نتوانست کله «لای سنس» را بلاتین بنویسد. هنور فرق «هایفن» را با «دش» نمی داند. هنور  «تلفظ «تی ایچ» را یاد نگرفته و عدد سه را «تیری» تلفط میکند.  هنوز بلد نیست که ماه های انگلیسی را چگونه تلفظ کند یا بکار برد. در این آش شله قلمکار استاد محترم دانشگاه «هار وارت» و «ام آی تی» میگوید: آپریل، آوریل، ای پریل، آگوست، فوریه. در عی حال ماه اول میلادی را  «جانوری» نمی گوید. قارداش پیش اینکه امریکایی بشی، مردم سابق عجمستان برای تلفط ماه ها و مواد شیمایی و اصطلاحات علمی نظم و قاعده ای وضع کرده بودند. نمی گفتند: «سدیم کلرید».  میگفتند «کلرور سدیم یدور نقره و ...». تا شما ها آمدین و از بالا تا پایین بهمه چی فلان کردین. حاج آقا محضن لله پیچ این تلبزیونتا اونقدر وا کنید که صداش فقط بگوش اهالی محلهء عجمای لوس آنجلوس برسه و بس. اینقدر در افشانی نکنید! اینفدر تعامل و تقابل نکنید.
پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است